بسمه تعالي
مصاحبه آقاي كاتاپوكي
خبرنگار روزنامه "ماي ينجي" ژاپن با آيت الله العظمي منتظري
پيرامون : مباحث هسته اي ، احتمال حمله به ايران ، وضعيت
اقتصادي كشور، استفاده از تمامي نيروهاي انقلاب و مخالفان ، علت عدم سكوت در
ماههاي پاياني سال 1367 و قائم مقامي رهبري .
خبرنگار: بحث روز بين المللي در رابطه با ايران و مسأله
هسته اي ايران است . الان فشار غرب زياد است تا در ايران فعاليت هاي هسته اي را
متوقف كنند. جنابعالي منافع ملي كشور را در چه راه حلي ميبينيد يعني ايران اگر به
چه شكل عمل كند بهترين راه براي منافع ملي كشور خواهد بود؟
آيت الله منتظري
: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ، بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين .
ما
بايد شعارهايي را كه تحريك كننده آمريكا و غرب است كنار بگذاريم . ولي با اين حال
انرژي هسته اي صلح آميز چيزي است كه ضرورت دارد، در دنيا همه كشورها براي اين كه
پيش بيني ميكنند نفت و گاز در آينده تمام ميشود به انرژي هسته اي صلح آميز روي
آورده اند و اين براي كشورها ضروري است . ما هم با سلاح هاي اتمي و مخرب مخالفيم .
وانگهي چرا آمريكا و غرب به ايران فشار ميآورد، در حالي كه اسرائيل هم اسلحه
اتمي دارد. خود آمريكا با اسلحه اتمي به دو شهر ناكازاكي و هيروشيماي ژاپن حمله كرد
و هزاران نفر را كشت . الان هم در زرادخانه هايش اين كلاهك ها را دارد. كشوري كه
خودش اسلحه مخرب دارد حق ندارد به امثال ايران تحميل كند كه انرژي صلح آميز هم
نبايد داشته باشي ؟ اين حكم ظالمانه است . اروپاييها هم از دست آمريكا مينالند چون
ميخواهد در همه جا دخالت كند. در اخبار آمده بود كه آمريكا هواپيماهاي جاسوسي اش
را به كشورهاي اروپايي ميفرستد، آنها اعتراض دارند كه چه حقي دارد آمريكا در
كشورهاي ما تصرف كند.
ايران هم يك كشور مستقل و بزرگي است و اگر دولت و ملت
يك چيزي به مصلحت شان باشد كشور ديگري حق ندارد با آن مخالفت نمايد. البته اسلحه
مخرب اتمي و هسته اي را همه ما مخالفيم . آمريكا و اسرائيل هم كه دارند بايد آنها
را نابود كنند زيرا وجود اين سلاح ها در دنيا به ضرر جهانيان تمام ميشود.
حكام آمريكا ممكن است روزي دوباره بي عقلي كرده و مانند هيروشيما و ناكازاكي
بخواهند نقطه ديگري از جهان را بمباران كنند به ويژه اين كه اين سلاح ها پيشرفته
تر شده و دنيايي را خراب ميكند.
تعجب ما از ملت آمريكا است كه چرا به دولت
خود اعتراض نمي كند كه پرستيژ و آبروي ما را داريد در دنيا ميبريد. از باب مثال
همين حملاتي كه آمريكا به عراق و افغانستان كرد در صورتي كه همه دخالت ها تا حال
به ضرر خودش بوده است ، در عراق متوقف شده و هر روز مورد حمله واقع ميشود و بيش
از سه هزار سرباز آمريكايي در عراق كشته شدند; ميلياردها دلار هزينه ميكند و با
اين حال تقصير كشتارهايي كه در عراق انجام ميشود به گردن آمريكاست چون بر اساس
قوانين بين المللي اشغالگر مسئول تأمين امنيت كشور اشغال شده است .
خبرنگار: در رابطه با مسأله استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي ، جامعه بين المللي
و آمريكا فشاري كه آورده اند اين است كه به طور كلي ايران غني سازي را تعليق كند
و اگر تعليق نكند تحريم هاي بيشتري در راه خواهد بود و اين تحريمها بيشتر به گراني
ها و عدم رضايت عمومي منجر خواهد شد. آيا شما فكر نمي كنيد اگر غني سازي ادامه
يابد در نهايت باز هم تحريم هاي بيشتري اعمال شود و به ضرر مردم ايران شود؟
آيت الله منتظري : اين تحريم ها تازه نيست ، سالهاست آمريكا ايران را تحريم كرده و
به كشورهايي كه با ايران مبادله اقتصادي دارند فشار ميآورد كه رابطه شان را به
هم بزنند. ملت ما با همه مشكلات خو گرفته اند ولي تحريم هاي بين المللي مطرح شده
براي ما مشكل ساز خواهد بود. من اين نكته را قبلا عرض كردم كه نبايستي در عرصه
بين المللي تندروي كرد بلكه بايستي افراد عاقل ، متخصص و موجه بيايند و مسائل و
مشكلات را با گفتگو حل كنند و نگذارند كار به جاي باريكي برسد كه آمريكا هم سوژه به
دست بياورد و سرموضع بيايد و خداي نكرده مثل حمله به عراق و افغانستان به ايران
هم تعرض كند.
البته اگر اين كار را انجام بدهد ديوانگي محض است و همه ضرر
ميكنند. اما با اين حال بايستي كه وزارت خارجه و ساير مسئولين مربوطه با مذاكرات
مشكل را حل كنند. من يادم هست در جنگ ويتنام با اين كه ويت كنگ ها با آمريكاييها
جنگ ميكردند اما در پاريس جلسات صلح آميزي بود كه با هم مذاكره ميكردند. بايستي
مذاكرات در هر حال در بين باشد و هر دو از سر لجاجت پايين بيايند.
خبرنگار: در مورد رئيس جمهور فعلي آقاي احمدي نژاد; شما در گفته هايتان از ايشان
انتقادهايي داشته ايد و گفته ايد صحبت هاي افراطي به نوعي به ضرر مملكت تمام
ميشود. در مورد سياست اقتصادي ايشان نظرتان چيست ؟ آيا سياست اقتصادي دولت فعلي
ميتواند به نفع ملت كارساز باشد؟
آيت الله منتظري : وقتي ايشان ميخواست
انتخاب شود وعده هاي زيادي به مردم دادند و ميخواستند "نفت را سر سفره مردم
بياورند". حتي جاهايي كه ميروند، مسافرت هايي كه به استانها ميكنند، بسياري از
اوقات مردم انتقاد دارند كه وعده هايي كه در آن استان ها داده شده درصد كمي عملي
شده و بسياري از طرح ها و قول و قرارها هنوز اجرايي نشده است . بايستي از شعار كاست
و به عمل افزود. خلاصه وعده هايي كه اول دادند براي انتخابشان ، اكثرا انجام نشده
است . راه حل هم دارد كه متخصصان بايد نظر دهند. كشور ما از نظر منابع نفت ، گاز
و منابع ديگر غني است و از خيلي كشورها بيشتر داريم . كشورهايي كه نفت و گاز ندارند
بهتر از ما اداره ميشوند. بايستي خرج هاي بيهوده نكنند و در راه رفاه مردم قدم
بردارند. نفت و گاز مال مردم است نه مال دولت ، و بايد خرج خود مردم كنند نه خرج
تشريفات دولتي و ديگر كشورها!
اين مقامهايي كه رئيس جمهور، وزراء، استاندارها
و دولتي ها دارند امانت است ، مردم اين امانت ها را به عهده اينها گذاشته اند
بايست امانت ها را ادا كنند. در قرآن آمده است : (ان الله يأمركم ان تؤدوا
الامانات الي اهلها) (خدا به شما امر ميكند امانت ها را به اهلش بدهيد) مردم اين
پستها را به شما داده اند و انتظار دارند پول مردم را خرج مصالح آنان كنيد.
خبرنگار: در اظهارات شما در جايي خوانده ام كه شما فرموده ايد: طبق شرايط
زمان ، ما شعارها و رفتارمان را بايد عوض كنيم ، آنها را به روز كنيم ; الان در
شرايط امروز شما فكر ميكنيد ما چطور بايد مسائل انقلاب و شعارهاي انقلاب را پيش
ببريم ؟
آيت الله منتظري : روشي كه آقايان پيش گرفته اند اين است كه : در
كارهايشان نوعي انحصارطلبي وجود دارد و يك قشر خاص خيال ميكنند صاحب و مالك
انقلاب بوده و حاكميت و ثروت كشور هم بايد در اختيار اينها باشد، بايد اينها از اين
اشتباه دست بردارند. بدانند كه اولا همه قشرها حتي مخالفان را بايستي به حساب
آورد. در قرآن ، خدا به پيغمبراكرم (ص ) خطاب ميكند: (فبما رحمة من الله لنت
لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم في
الامر) يعني : اي پيغمبر! در اثر رحمت خدا تو نرم خو هستي و اگر خشن بودي از
اطراف تو پراكنده ميشدند، اينها را عفو كن و برايشان استغفار كن . عفو و استغفار
مربوط به مخالفين است . بعد ميفرمايد با همين مخالفها مشورت كن ، نمي فرمايد: با
موافقها. آقايان خودي و غيرخودي درست كردند و همه مشورتها، كارها، و پست ها از آن
خودي هاست ، و ديگر مردم را هيچ فرض كردند; در صورتي كه همه مردم صاحب انقلاب
هستند، در بدو انقلاب همه قشرها سهيم بودند. معروف است ميگويند: "انقلاب فرزندان
خودش را ميخورد!" الان به گونه اي شده آنهايي را كه در انقلاب نقش داشتند، از
انقلابيون اصيل بودند و به مصالح كشور علاقه مندند كنار ميزنند و يك قشر خاصي
ميخواهند حكومت كرده و اقتصاد هم دست آنها باشد. اين روش كاملا اشتباه است . اگر
چنانچه دولت ميخواهد واقعا كشور اداره شود و خارجي ها هم به ما زور نگويند،
بايستي از انحصارطلبي ها دست بردارند. گاهي براي يك انتقاد جزيي افراد را زندان
ميكنند. آنهايي كه در انقلاب سهيم بودند تحت فشار قرار ميگيرند. اين بازداشتها،
زندانها و كارهاي تندي كه انجام ميدهند اينها به خصوص در مواقع بحراني به ضرر
كشور و ملت است و همين هم سبب ميشود خارجيها در كشور ما طمع كنند.
خلاصه
خداوند به پيغمبراكرم (ص ) ميفرمايد: همين هايي كه مخالفند عفوشان كن و برايشان
استغفار كن و با اينها مشورت كن . وقتي كه با مخالف مشورت كردي و به او بها دادي
آنها هم ميآيند و در مواقع بحراني همكاري ميكنند.
از باب مثال عرض ميكنم ;
همه اعتراف دارند كه بعد از آيت الله خميني در ايران كسي كه نقش محوري در مبارزات
را داشت اينجانب بودم . امام (ره ) سالها از كشور دور بودند; در تركيه و نجف
بودند. آنهايي كه انقلابي بودند به بنده مراجعه ميكردند. ولي در اثر يك سخنراني
در سيزده رجب سال هفتاد و شش ، پنج سال و نيم مرا در همين خانه محصور كردند و مانع
درس و بحث و ملاقات ها شدند. در حالي كه در آن سخنراني حقايقي را ذكر كردم و
تذكراتي را از باب وظيفه مطرح كردم . در تهاجمي كه بعد از سخنراني شد اين حسينيه
ئ شهدا را تصاحب كردند. الان هم درب حسينيه را بسته اند، هرچه افراد تذكر ميدهند -
حتي در روز عاشورا يكي از گويندگان هم تذكر داد - كه مگر حسينيه چه گناهي كرده ،
ولي گوششان بدهكار نيست . الان حدود نه سال است درب حسينيه را بسته اند و ما براي
مجالس سوگواري و درس با كمبود جا مواجه هستيم . با ديگر انتقادكنندگان هم همين روش
را داشته اند، قهرا دشمن هم احساس ميكند در بين ملت اختلاف هست و طمع ميكند.
اگر ميخواهند دشمن قطع اميد كند بايد در داخل با ملت هماهنگ شوند و دست از تنگ
نظري ها بردارند، من اين را از باب مثال عرض كردم . در دانشگاه هم اين انحصارطلبي
ها رايج است ، گاهي از اوقات اساتيد دانشگاهها و دانشجويان را برايشان سخنراني
ميكنند. از جمله در سخنراني ها ميگويند: شما بايستي در سياست كشور سهيم باشيد و
اظهارنظر كنيد، اما اگر دانشجويان انتقاد كنند با آنها برخورد قضايي و امنيتي
ميكنند و آنان را از ادامه تحصيل بازمي دارند. اين تضادها را بايستي حل كنند و
آزادي مردم و مخالفان را تأمين نمايند. اول انقلاب ميگفتيم : "استقلال ، آزادي ،
جمهوري اسلامي "; آزادي نه معنايش آزادي مسئولين يا قشر خاصي است بلكه منظور آزادي
همه ملت است . يادم هست كه مرحوم آيت الله خميني (ره ) در پاريس كه بودند از
ايشان پرسيدند: آيا كمونيست ها هم حق دارند نظرشان را بگويند، ايشان در جواب
گفتند: "در جمهوري اسلامي كمونيست ها نيز در بيان عقايد خود آزادند".
اين كه
آزادي بيان باشد اما آزادي پس از بيان نباشد و مخالفان به زندان و حصر بروند، اين
معني اش آزادي نيست .
خبرنگار: من در پايان سؤالي دارم ، البته برايم
سخت است پرسيدن آن ، ولي اگر جسارت نيست ميپرسم ; شما در اظهارنظراتي كه در
آخرين ماه هاي دوران مسئوليت خود داشتيد انتقادهايي كه فرموديد; بعد از آن ظاهرا
دو سه ماه بعدش آيت الله خميني (ره ) فوت كردند و شما به هر حال به رهبري انقلاب
انتخاب ميشديد آيا بهتر نبود كه شما صبر ميكرديد و بعد از اين كه رهبري را به
دست ميگرفتيد شروع ميكرديد و اصلاحاتي را انجام ميداديد و آنچه كه مد نظرتان
بود اجرا ميكرديد؟ آن زمان آن اظهارات را كرديد و باعث سوء تفاهمي شد براي آيت
الله خميني و باعث مسائلي بعد از آن شد، آيا بهتر نبود كه شما صبر ميكرديد؟
آيت الله منتظري : معناي اين پيشنهاد شما اين است كه اگر انسان مطالب خلاف حقي را
مشاهده كرد و ديد به عده اي در جامعه ظلم ميشود با خيال راحت بگويد: خوب ! به
جهنم كه ظلم به مردم ميشود. الان مصلحت نيست اعتراض كنم و بگذارد حق زير پا
گذاشته شود. براي اين كه ميخواهد در آينده نزديك مقام پيدا كند! چنين چيزي خلاف
شرع ، انسانيت و منطق است ، ما نبايد حقيقت را فداي مصلحت كنيم . خدا در قرآن
كريم در سوره "عصر" ميفرمايد: (والعصر، ان الانسان لفي خسر، الا الذين آمنوا و
عملوا الصالحات ، و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر)، قسم به عصر و زمانه ، همانا
انسان در زيانكاري است مگر كساني كه ايمان بياورند و اعمال صالح انجام بدهند. آيا
پس از ايمان وظيفه تمام شد؟ نه ! بايد به يكديگر نسبت به حق سفارش كنند و حق را
متذكر شوند; البته حق را كه ميگوييم ممكن است پست و مقام ما را بگيرند، به زندان
انداخته و مشكلات ايجاد كنند. لذا ميفرمايد: يكديگر را سفارش به صبر كنيد كه اگر
هزينه اي داشت بايد تحمل كرد. پس ما بايد در هر حال حق را بگوييم .
وانگهي
اين مقام هاي دنيوي بي ارزش اند، اميرالمؤمنين (ع ) وقتي كه به طرف كوفه ميآمدند
در ذي قار نزديك عماره عراق - نشسته بودند كفش خود را وصله ميكردند، ابن عباس به
حضرت (ع ) عرض كرد: "در اين موقعيت نشسته ايد كفش وصله ميكنيد، شما فرمانده كل
قوا و امير و حاكم هستيد". حضرت (ع ) فرمودند: "اين كفش من چقدر ارزش دارد؟". ابن
عباس عرض كرد: "كسرة درهم " به اندازه يك درهم شكسته ! سپس حضرت (ع ) ميفرمايد:
"والله لهي احب الي من امرتكم الا ان اقيم حقا او ادفع باطلا"، به خدا قسم اين
كفش پاره محبوبتر است نزد من از حكومت بر شما، مگر اينكه بتوانم حقي را بپا دارم يا
باطلي را دفع كنم . بنابراين اگر جو به گونه اي باشد كه من نتوانم حقي را اقامه
كنم يا باطلي را برطرف كنم اين حكومت جز مسئوليت چيز ديگري نيست و از كفش پاره هم
كمتر است چون كفش رفع حاجت انسان را ميكند اما حاكميتي كه مقامي در آن داشته باشم
ولي نتوانم كاري براي احقاق حق مردم انجام دهم فقط يك مسئوليت بيهوده است .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .
دفتر آيت الله العظمي
منتظري
1385/12/1